پارت سی و ششم

زمان ارسال : ۸۹ روز پیش

پس از رفتن غریبانه‌‌ی سهند، سکوت حزن‌‌انگیزی خانه را پر کرد. شهرزاد جلوتر آمد و اشک‌‌ریزان به مهرداد که بالای پله‌‌ها ایستاده بود و با دل‌‌نگرانی به در بسته خیره مانده بود، گفت:

ـ همه‌‌ش تقصیر تو بود! اون زودتر از نگار خواستگاری کرده بود. سهم ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید